1ـ زنان نيمي از جامعه و خانوادهاند. هر تغييري در جامعه و خانواده بدون مشاركت زنان (همچون مردان) غيرممكن است.
2 ـ مهمترين تأثير انقلاب ايران ايجاد شكاف در سنت به نفع زنان بود. امروز بستر مساعدتري براي زنان، در بين طرفداران مذهب سنتي گرفته تا گرايشات غيرمذهبي، وجود دارد كه نياز به استعلا دارد.
3 ـ ضعف تئوريك جنبش زنان (به ويژه در رابطه با مذهب) و وضعيت پارادوكسيكالي اين جنبش: نهضت بيداري و پسرفت حقوقي.
4 ـ نقش مذهب در جامعه ايران در همه حوزهها و لزوم توجه به آن به عنوان يكي از نهادهاي مؤثر هم توسط مذهبيها و هم غيرمذهبيها.
5 ـ بررسي و نقد متدلوژي نوانديشان مذهبي در برخورد گزينشي ـ پرشي در مواجهه با متون مقدس كه با نقد لائيكها از يك سو و سنتي/بنيادگراها از سوي ديگر و نظارهگري جوانان در اين ميانه همراه شده است و لزوم برخورد منطقي، باورپذير، مؤثر و موفق در اين رابطه.
6 ـ شيوه رويكرد در برخورد با زن در متون مقدس نمونهاي از نوع برخورد با مجموعه مقولات ديگري چون متون مقدس و حقوق بشر، دموكراسي، عدالت، خشونت و... خواهد بود.
7 ـ برخورد با نگاه واقعگرا، روندي و تاريخي با همه پديدهها از جمله مباحث فكري و ايدههاي نظري و پرهيز از خطاي آناكورنيستي و برخورد ناهمزمانه با وقايع تاريخي.
8 ـ ايجاد بستري براي گفتگو و همسويي بين دو نوع روشنفكري مذهبي و عرفي در ايران در چارچوب يك برخورد پژوهشي.
9 ـ تأثيرگذاري نسبي بر تحولات ديالكتيكي ذهني ـ عيني در جامعه متكثر كنوني كه سنت و مذهب در آن همچنان بسيار قوي است و مشاركت در انباشت تئوريك در مرحله تعليق استراتژي.
10 ـ مشاركت در پاسخدهي و حل بحران هويتي ـ اخلاقي فراگير در جامعه كنوني ما و نياز به تجديد تعريف و تجديد رابطه با فرهنگ، هنجارها و پرنسيبهاي اخلاقي گذشته جامعهمان.