هرچند امروزه بیشتر به نخشب بهعنوان یک روشنفکر نگاه میشود اما او یک روشنفکر هم اهل عمل و هم کار جمعی و تشکیلاتی بود، و هم یک سیاستورز دوراندیش.
او بخش زیادی از زندگی سیاسیاش را در احزاب و تشکلهای مختلف ـ که خود بنیانگذار برخی از آنها بود ـ گذراند.
ذهن و اندیشه نواندیش و پیشتاز او اما فراتر از زمانش بود. شاید بتوان برخی از این نواندیشی ها و فرارویهای وی از مختصات فرهنگی و سیاسی آن روز ایران را چنین برشمرد:
او نگاهی مذهبی داشت اما مذهب او دچار فیکسیسم و فرمالیسم و جزمیت نبود. نخشب سعی در بازخوانی اندیشه مذهبی و توحیدی با محصولات و دادههای فکری پیشرو زمانه خود داشت. او با ژرفاندیشی پیشگامانه و فرازمانهی خود از مذهب جوهرهکشی کرد و بنیان آن را توحید دانست، و براساس این نگرش کلی، بین خداپرستی و عدالتخواهی پیوندی بنیادین برقرار نمود (خداپرستان سوسیالیست). مذهب برای او نوعی نگاه معنوی به جهان و زندگی بود.
اما او یک عدالتخواه صرف ـ که رسم و پارادایم غالب زمانهاش بود ـ نبود. او باز فراتر از دوره تاریخی خود تلاش در تلفیق عدالتخواهی و آزادیطلبی داشت. ترکیبی که برای شریعتی نیز آموزنده و الهامبخش و انگیزهزا شد و در سهگانهی معروف و راهگشا و آوانگارد وی، یعنی: «عرفان، برابری، آزادی» (یا آزادی و عدالت و عشق) تبلور و تکامل یافت.
از دیگر خصایص فراروانهی وی تلفیق کار فکری با فعالیت و کنش سیاسی و اختصاص وقت و دقت و انرژی کافی برای هر دو بود.
در ادامه میتوان افزود، باز یک خصیصه فراروانهی دیگر وی تلفیق کار فکری ـ سیاسی با کار تشکیلاتی بود. این سه عنصر معمولا در یکجا با هم جمع نمیشدند. عدهای روشنفکر محض بودند و عدهای سیاستورز محض؛ نخشب هر دو بود، هم در تفکر و هم در عمل. عدهای نیز اهل فکر و سیاست بودند اما اهل کار جمعی و تشکیلاتی و نظم و نظامات خاص آن نبودند. و باز نخشب هم در تئوریپردازی و هم در عمل اینها را با هم ترکیب میکرد و بدان عمل مینمود.
اما در رابطه با فراز نهایی زندگی نخشب کمتر تحلیلی مستند و با تعمق کافی وجود دارد. او چرا پس از سرکوبهای پس از کودتا و بهدنبال ضربه و بازداشت خود وی، در امتداد و بهدنبال فعالیتهای نهضت مقاومت ملی، تصمیم به خروج از کشور گرفت و چرا نوع فعالیتهای بعدیاش در خارج از کشور سمتوسوی دیگری یافت؟ آیا او دوراندیشانه دورهای از سرکوب و تلاشهای بیحاصل را در جبین عرصه سیاست و مبارزه در ایران میدید و یا دچار نوعی سرخوردگی از برخی فضاهای داخلی و اختلافات و منشهای ناشی از آن شده بود؟ این حوزه هنوز محتاج تحقیق و جمعبندی است، بهخصوص اینکه نخشب تا آخر عمر دست از کوشش و ازجمله تلاش و کار جمعی نکشید. یاد و راهش جاودانه باد.
زیتون 17 شهریور 1395/ به کوشش مرتضی کاظمیان